روایت دو داغ سنگین در فاصلهای کوتاه در کتاب «این پسر من است»
تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۸۹۳۳۴
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «این پسر من است» زندگینامه مستند شهیدان رسول و مهدی جعفر نوشته ندا رسولی است که توسط انتشارات خط مقدم به چاپ رسیده است.
این کتاب روایت حرکت همیشگی خانوادهای است که فداکارانه هجرت را به جان خریدند. حرکت از افغانستان به ایران، کوچیدن مدام در ایران و در نهایت هجرت به سوریه که به قراری همیشگی میانجامد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ندا رسولی در خصوص نوشتن پیرامون شهید رسول و مهدی جعفری و انتخاب این دو شهید از میان شهدای مدافع حرم، میگوید: من داستان نویس هستم، رمان و داستان کوتاه مینویسم. وقتی این کار پیشنهاد شد، فکر کردم که با بهره گیری از تکنیکهای داستان نویسیای که آموختهام، احتمالاً میتوانم کارِ مستند ملموسی را ارائه دهم، به نحوی که هم خط داستانی داشته باشد و برای مخاطب جذاب باشد، و در عین حال با تکیه بر واقعیتها و شناساندن شخصیتها به مخاطب پیش رود.
او اضافه میکند: این کار به من پیشنهاد شد و در واقع شناخت قبلی از این دو شهید بزرگوار نداشتم.
رسولی با اشاره به افرادی که برای انتقال روایات و خاطرات با آنها گفتوگو داشت، توضیح میدهد: برای دریافت اطلاعات و آگاهی از جزئیات خاطرات و شخصیت شهیدان مهدی و رسول جعفری با خانواده و دوستان و افرادی که این دو شخصیت را میشناختند، مصاحبههایی انجام گرفت.
نویسنده کتاب «این پسر من است» از تلخترین یا شیرینترین روایاتی که در طول مصاحبهها با آن مواجه شد، یاد میکند: بخشی از روایات که برای من تأمل برانگیز بود، روایتهایی بود مربوط به زندگی جنگ زده مردم سوریه. جنگ وسط میدان یک چیز است و جنگی که وارد شهر و خانه زندگی مردم میشود چیز دیگری است. وقتی جنگ وارد خانه آدمها شود، همه چیز متفاوت خواهد شد و آن وقت دور و بر همان آدمهای جنگ زده پر میشود از روایتهای انسانی قابل تأملی که نوشتنش اگر چه گاهی برای نویسنده با رنجی
روحی همراه است اما مهم است، چون در جنگ پای انسان درمیان است و چه چیزی مهمتر از روایت انسان. فرقی هم نمیکند این جنگ کجا باشد؛ در ایران باشد یا سوریه یا اوکراین یا...
ندا رسولی در پایان از سختیهایی که در طول جمعآوری روایات داشت، توضیح میدهد: بخش سخت کار برای من مصاحبه بود؛ چراکه وقتی خانوادهای دو عزیز را در فاصله کوتاهی از دست میدهند، نشستن مقابل افراد این خانواده و گفت و گو درباره رنجی که برایشان تازه است، قدری سخت خواهد بود.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«حقش بود یکی هم باشد تا رسول را دلداری دهد؛ یکی هم به او بگوید به امید خدا پیدا میکنیم پسرت را. بگوید دو دو تا چهار تای جنگ، همین است دیگر؛ میچزاند آدمها را؛ ولی تو خیالت نباشد ها! ما آسمان را به زمین میرسانیم و جگرگوشهات را پیدا میکنیم؛ یا خودش را با پیکرش را. کسی اما نبود؛ یعنی بود؛ ولی همیشه رسول آنقدر محکم بود که کسی فکرش را نمیکرد او هم به دلداری و آن حرفها نیازی داشته باشد. همیشه خودش پیشقدم مهربانی کردن و روحیه دادن به دیگران بود».
کد خبر 5597643 فاطمه ترکاشوندمنبع: مهر
کلیدواژه: اوکراین انتشارات خط مقدم سوریه مهدی جعفری افغانستان ایران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هفته دفاع مقدس معرفی کتاب دفاع مقدس دفاع مقدس جنگ تحمیلی تازه های نشر رحلت پیامبر اکرم ص ادبیات کودک و نوجوان نیروی هوایی بنیاد ملی بازی های رایانه ای بازی های رایانه ای کتاب و کتابخوانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۸۹۳۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت زندگی تنها شهید فرانسوی دفاع مقدس در نمایشگاه کتاب
«موسیو کمال» داستانی است از زندگی جوانی فرانسوی به نام ژروم است. او بعد از مسلمان شدن در جنگ تحمیلی ایران شرکت میکند.
به گزارش مشرق، بهزاد دانشگر با کتاب «موسیو کمال» به نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ تهران میآید. این کتاب داستانی است از زندگی جوانی فرانسوی به نام ژروم. او بعد از مسلمان شدن برای تقویت باورهای دینی خود به ایران سفر میکند، در قم درس طلبگی میخواند و در آخرین روزهای جنگ تحمیلی به آرزوی دیرینش میرسد و میشود تنها شهید اروپایی دفاع مقدس.
در بخشی از این کتاب میخوانید:
«گفت: مادرت برات بمیره! پس تو چرا هیچ زنی دنبال تابوتت نیست قربونت برم؟!» یکدفعه انگار همه ساکت شدند. نفس نمیکشیدیم انگار. به خودمان آمدیم. همهمان مرد بودیم. یک تعدادی سیاه آفریقایی. یک تعدادی با جثههای ریز مالزیایی. چندتایی سرخ و سفیدِ ترک. بقیه هم ایرانی؛ اما همه مَرد. بعد یکی از بین جمعیت در آمد گفت: مادرش مرده خانوم. اگه نمرده بود هم، نمیتونست بیاد بالا سر بچهش. همه کسوکارش فرانسهن. زن زیر لب ذکری گفت و بعد گفت: پس برید اونطرف تا من بیام بهجای مادرش براش گریه کنم.»
«ژروم ایمانوئل» معروف به «کمال کورسل» ۹ آوریل ۱۹۶۴ در پاریس از مادری فرانسوی و پدری تونسی چشم به جهان گشود. پدرش با نام محمد از مهاجرین تونسی بود که برای کار به فرانسه آمده و در همانجا ماندگار شده بود. ژروم به تبعیت از مادرش آیین مسیحیت را برگزیده بود. وی در دوران نوجوانی سفری به تونس داشت و در آنجا با اسلام آشنا شد و در سن ۱۷ سالگی به دین مبین اسلام و مذهب اهل تسنن گرایش یافت.
شهید کورسل، مسیر طولانی از پاریس تا مرصاد، از مسیحیت تا تشیّع، از زندگی در قلب اروپا تا شهادت در جنگ میان ایران اسلامی و همه دنیای کفر را در هفت سال طی کرد و نامش به عنوان تنها شهید اروپایی دفاع مقدس ثبت شد.. مزار مطهر این شهید والامقام در گلزار شهدای علیبنجعفر (ع) قم، قطعه ۱۸ ردیف دوم قرار دارد.